محمدماهانمحمدماهان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات نی نی ما محمد ماهان

 

 

 

به وبلاگ محمد ماهان نفس مامان و بابا خوش آمدید

هر انسان لبخند زیبای خداست وتو زیبا ترین لبخند خدایی
میلادت مبارک عزیزم

محمد ماهانم چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوبتر شد که همه دنیا ی ما شدی

محمدم پس برای ما بمان و بدان که تو تنها بهانه برای بودنی

محمد ماهانم روز پنجشنبه 24 مرداد 92 در بیمارستان نیکان تهران پا به این دنیا گذاشت.

خدایا ازت می خوام تو تمام مراحل زندگی مواظب پسرم باشی

 

برادرهای مهربون

سلام به پسرهای گلم داداش ماهان و داداش ماهداد عزیزانم خیلی وقته که براتون ننوشتم اگر بدونید سالی که گذشت چقدر سال پر مشغله ای برای من بود سالی سرشار از عشق و خوشحالی و البته خیلی خیلی شلوغ
13 خرداد 1396

خوش اومدی داداشی

سلام به پسر عزیزم سلام به تو دلبندم پسرخوبم این اولین پست این وبلاگ هست که برای تو می نویسم. دلبندم جگر گوشه من هفت ماهه که کنج دل من برای خودت خونه ساختی وآروم و معصومانه به زندگیت ادامه میدی .خیلی وقتها دلم برات می سوزه که اینقدر مظلومی تا وقتی در دلم شروع به حرکت کردی هنوز برام باورش سخت بود که تو داری می یای که جمع عاشقونه خانواده ما رو رونق بدی و عاشقونه تر کنی و برای محمدماهان پشت و  پناه باشی.خیلی از اومدنت خوشحالیم و بی صبرانه منتظر روز میلادت هستیم.محمدماهان مدام می یاد و تو رو نوازش میکنه و بهت سلام میده میگه سلام داداشی .داداشی خوبی .راستی قراره روز میلادت یه ماشین بزرگ  شارژی هم براش کادو بیاری که اونو بیشتر مش...
14 بهمن 1394

محمدماه ماهانم روز میلادت مبارک

و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آفرینش و چه اندازه عجیب است روز ابتدای بودن و چه اندازه شیرین است امروز ، روز میلادت ، روزی که تو آغاز شدی میلادت مبارک محمد ماه ماهانم سلام دلبندم سلام به تو پسر ماهم سلام به تو چشم دریایی مامان همه هستی من سلام و هزاران بوسه به روی ماه تو عزیزم تو این مدت که برات آپدیت نکردم خیلی چیزا تغییر کرده اتفاق های ناراحت کننده و برخی هم شادی بوده اولین اتفاق خیلی ناگوار فوت آقاجون مهربون بود که برای همیشه از بین ما رفت و مدتی درگیر مراسم بودیم. خیلی خوشحالم که آقاجونم بود تا تو گوشت اذان بگه اتفاق بعدی اینه که شما رو این هفته کم کم از شیر گرفتم دلبندم نوش جانت دو سال تمام مادر شیر خوردی ...
24 مرداد 1394

بچه جونی به کهن سرای تمدن شهر شیراز می رود.

سلام عزیزم سلام دلبندم سلام کوچولوی 21 ماهه من فدای روی ماهت بشم مامانی دیگه ماشالله ماشالله برای خودت آقایی شدی . مامانی هفته پیش به اجبار یه ماموریت کاری به شیراز داشت و تو و مامان فاطمه هم با من تو این ماموریت بودین خیلی سفر خاصی بود و خوشحال بودم که تو توی این سن کم به دیدار بزرگ مرد تاریخ کوروش کبیر رفتی. دیگه این روزا ماشالله ماشالله  دیگه کم کم همه چی داری می گی آبه مامان بابا دایی عمو چراغ موتور ....... توی سفر هر چی ما جا میذاشتیم تو به ما یادآوری می کردی و تو آرامگاه حافظ و سعدی خیلی ذوق زده بودی. محمدماهان درآرامگاه سعدی محمد ماهان در حافظیه محمد ماهان در پاسارگاد ...
2 خرداد 1394

محمد ماهانم یک سال و نیمه شد

سلام دلبندم سلام نفسم سلام عشقم سلام به تو ای همه زندگی من مبارکت باشه عزیزم شما جمعه 24 بهمن ماه 1393 یک سال و نیمه شدی و ما یه روز خیلی خوب سه تایی با هم داشتیم اول قصد داشتیم بریم توچال تله کابین ولی چون خیلی شلوغ بود منصرف شدیم رفتیم کاخ سعد آباد و بهمون خیلی خوش گذشت اونجا تو حسابی سوژه عکاس های جوان شده بودی و همه از تو عکس می گرفتن راستی حرف زدنت هم خیلی بهتر شده ابه بابا مامان احمد ابو بوف دایی و..... راستی این هفته واکسن هم داری خدا کنه بهت سخت نگذره عزیزم ...
26 بهمن 1393

محمدماهم 16 ماهگیت مبارک عزیزم

عزیزم اومدم یه سری عکسای جدیدت رو بذارم. محمد ماهانم من و ببخش که سرم شلوغه و کمتر برات می نویسم دوست داشتم فرصتم بیشتر بود و تمام خاطرات قشنگ زندگیمون رو برات به یادگاری می نوشتم. محمد ماهانم این روزها پر از لحظه های قشنگ تمام قشنگیهای زندگی ما ل تو و همه دلتنگی ها مال من خدای فقط ازت یه چیزی می خوام این پاره تن و به من ببخش و مارو هیچوقت از هم جدا نکن از این روزا بگم که تو خیلی خیلییییییییییییییییییییییییییییی ناز شدی مامانی هر جا میریم همه دورمون جمع میشن تو هم با همه می خندی فقط یه مشکلی هست تو به همه میگی آبو به شیر و چایی و آب هم میگی آبه منم که از دانشگاه می یام خونه میگی اوم فقط همین خوب مامانی ...
25 آذر 1393

عکسهای مختلف 93

محمد ماهانم قربونت بشم دیگه واسه خودت ماشالله هزار ماشالله آقایی شدی محمد ماهان در حال میل کردن موز در پیک نیک   محمد ماهان در حال قایم شدن در سبد اولین هدیه محمد ماهان به مامان فاطمه محمد ماهان در حال ماکارونی خوردن (غذای مورد علاقه محمد ماهان) قربونت برم که مثل آقا لردهای انگلیسی آداب غذا خوردن رو بلدی محمد ماهان در حال پیاده شدن ازمرسدس بنز محمد ماهان در حال بالا رفتن از قله میزعسلی محمد ماهان درحال تعمق در شالیزارها ...
30 مهر 1393

خدایا ممنونم به تو مدیونم

محمد ماهانم  امروز که برات می نویسم دقیقا 13 ماه و 22 روز از آغاز زندگی پربرکت تو میگذره ونمی دونی مامانی چقدر روزگار قشنگی دارم اگر بدونی چقدر به ما دوتایی با هم خوش میگذره تو خونه راه میری می یای خودتو پرت می کنی تو بغلم و من و غرق بوسه می کنی نمی دونی چقدر بوسه هات خوشمزه و دوست داشتنی لپای مامان و می خوری بعدش من بهت شیر میدم وقتی شیر می خوری قشنگ ترین لحظه های عالمه با چشمای سبز و طوسیت مدام بهم نگاه می کنی و چشم ازم برنمی داری،خلاصه 99.99 وقتا تو بغل مامانی فشردن تو به جونم لذت بخش ترین کار دنیاست موقع شیر خوردن مدام به سرت دست می کشم و موهای طلاییت رو ناز می کنم خیلی خوشت می یاد و تو هم به من میگی ادی وقتی بهت لبخند میزن...
16 مهر 1393

محمدماه ماهانم یک سالگیت مبارک

سلام دلبندم سلام عشقم سلام هم نفس تنهایی من سلام هستی من سلام نفس من سلام امید من سلام به تو که یکسال و نه ماه است که با اومدنت زندگی من و غرق خوشبختی و شادی کردی محمدم بزرگترین آرزوی من برای تو اینه که در دنیا همیشه شادی ببینی ،محمد ماهانم تو این مدت تمام لحظه هام غرق خوشبختی و خوشحالیه ،نمی دونی که من و بابا عادل  با داشتن تو چقدر خوشبختیییییییییییییییییییییییییییم الهی شکرت محمدماهانم تولدت مبارک محمد ماهانم ما برات یه جشن تولد خوشگل و قشنگ تو باغ رستوران قلمستان گرفتیم خیلی بههمون خوش گذشت کلی از دوستای قدیمی خودم و بابا عادل رو هم دعوت کرده بودیم بعد از سالها خیلی ها رو می دیدیم خلاصه خیلی ترکوندیم ...
1 شهريور 1393