جگر گوشه من وارد 10 ماهگی شده
سلام جگرگوشه عزیزم ،دلبندم خیلی این روزا شلوغ بودیم می دونی که تو این ماه از پرتقال (اسمی که من و بابا عادل واسه خونه عشقمون گذاشته بودیم )اثاث کشی کردیم خیلی پرتقال خونه خوش یمینی برای ما بود چون من و بابا عادل عشقمون رو تو پرتقال شروع کردیم و از همه مهمتر خدا تو رو تو پرتقال به ما هدیه داد ولی دیگه واسه سه نفریمون خیلی کوچیک بود و تو نمی تونستی که با روروکت راحت بازی کنی فقط تو خونه جدید بابا عادل قول گرفته که اثاث زیاد نکنم تا محمد ماهان راحت بتونه بازی کنه
خیلی این روزها با مزه شدی یه شاخه گل دستت می گیری و با روروک من و دنبال می کنی تا بهم گل بدی
تند تند از این اتاق به اون اتاق دنبال من چهاردست و پا می یای خیلی خوردنی شدی هر وقت خیلی ذوق می کنی میگی ابوووووو قربون حرف زدنت بشم خدا رو شکر همه چی هم دوست داری خیلی هم به نی نای نای علاقه داری ای شیطون