محمدماهانمحمدماهان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات نی نی ما محمد ماهان

خدایا ممنونم به تو مدیونم

محمد ماهانم  امروز که برات می نویسم دقیقا 13 ماه و 22 روز از آغاز زندگی پربرکت تو میگذره ونمی دونی مامانی چقدر روزگار قشنگی دارم اگر بدونی چقدر به ما دوتایی با هم خوش میگذره تو خونه راه میری می یای خودتو پرت می کنی تو بغلم و من و غرق بوسه می کنی نمی دونی چقدر بوسه هات خوشمزه و دوست داشتنی لپای مامان و می خوری بعدش من بهت شیر میدم وقتی شیر می خوری قشنگ ترین لحظه های عالمه با چشمای سبز و طوسیت مدام بهم نگاه می کنی و چشم ازم برنمی داری،خلاصه 99.99 وقتا تو بغل مامانی فشردن تو به جونم لذت بخش ترین کار دنیاست موقع شیر خوردن مدام به سرت دست می کشم و موهای طلاییت رو ناز می کنم خیلی خوشت می یاد و تو هم به من میگی ادی وقتی بهت لبخند میزن...
16 مهر 1393

محمدماه ماهانم یک سالگیت مبارک

سلام دلبندم سلام عشقم سلام هم نفس تنهایی من سلام هستی من سلام نفس من سلام امید من سلام به تو که یکسال و نه ماه است که با اومدنت زندگی من و غرق خوشبختی و شادی کردی محمدم بزرگترین آرزوی من برای تو اینه که در دنیا همیشه شادی ببینی ،محمد ماهانم تو این مدت تمام لحظه هام غرق خوشبختی و خوشحالیه ،نمی دونی که من و بابا عادل  با داشتن تو چقدر خوشبختیییییییییییییییییییییییییییم الهی شکرت محمدماهانم تولدت مبارک محمد ماهانم ما برات یه جشن تولد خوشگل و قشنگ تو باغ رستوران قلمستان گرفتیم خیلی بههمون خوش گذشت کلی از دوستای قدیمی خودم و بابا عادل رو هم دعوت کرده بودیم بعد از سالها خیلی ها رو می دیدیم خلاصه خیلی ترکوندیم ...
1 شهريور 1393

5 روز مونده تا تبلدم

تولدت مبارک عزیزم جمعه این هفته تولدته قراره یه جشن حسابییییییییییییییییییییییییییییییی مفصل برات بگیریم و همه فامیل و دوستا و آشنا ها رو تو رستوران قلمستان دعوت کردیم بابا عادل کت شلوار سفید خریده کیک سفارش دادیم برات هفته پیش از خیابون بهار کلی لباس قشنگ خریدیم خلاصه قراره حسابی بترکونیم فقط من خودم هنوز هیچ کاری برای خودم نکردم قربونت برم دیگه دوست نداری چهار دست و پا بری و کاملا راه میری دنبال من همه جا می یایی حتی خونه بابایی خودت دوبار از 16 تا پله پایین و بالا رفتی بوس به صورت محمدییییییییییییییییییییییییییت ...
19 مرداد 1393

محمد ماهانم مرد من روی پاهای خودش ایستاد

پسر ماهم این هفته یعنی از تاریخ چهاردهم تیرماه تونستی خودت به تنهایی قدم برداری.روز اول سه قدم روز بعد چهار قدم و دیروز خودت با ذوق 5 قدم به سمتم برداشتی امیدوارم  همیشه پر صلابت ترین و استوارترین قدم ها رو توزندگی قشنگت برداری خدایا تو تمامی قدم های پسرم کنارش باش و ازش حمایت کن.آمین یا رب العالمین ...
17 تير 1393

سری جدید عکس های محمد ماهانم

پسر گلم چند وقتی بود که خیلی شلوغ بودم نتونسته بودم برات عکس آپلود کنم کار ،درس ،دانشگاه ،جابه جایی دندون های مروارید شما و ..... ولی خدا رو شکر یکمی اوضاع روبه راه شده اینم از عکس های جدیدت   ...
1 تير 1393

محمد ماهم اولین مرواریدت مبارک

اناردونه دونه بچه ای دارم دوردونه قشنگ ومهربونه اناردونه دونه سه چهار روزه که بچم گرفتار دندونه اناردونه دونه تودهان بچه ام یه گل زده جوونه گل نگو مرواریده مثل طلای سفیده پسرم درروز شانزدهم خرداد اولین مروارید تو کام قشنگت جوونه زد. پسرم ان شالله دندون 120 سالگیت مامان فاطمه هم برات آش دندونی پخت که به همسایه ها و دوستام تو دانشگاه هم دادیم. ...
28 خرداد 1393